شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرد:
عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست.
البته شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریفهای بعدیاش کمی جنبهی کلانتر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید میکرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمانها را زنده میکنند.
البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمیشد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ فرصت جویی و فرصت پروری میدید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
- معرفی یک کالای جدید
- به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
- ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
- کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
- ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود
اصطلاح مهارتهای زندگی (Life Skills) برای اکثر ما آشناست. تعریف مهارتهای زندگی هم دشوار به نظر نمیرسد: مهارتهایی که به ما برای زندگی بهتر کمک میکنند.
با این حال همانطور که میتوانید حدس بزنید، اجماع و اتفاقنظر قطعی در مورد فهرست مهارتهای زندگی و اینکه چه چیزهایی را باید به عنوان مهارت زندگی ضروری دانست و یادگیری آن را توصیه کرد وجود ندارد.